از پوشاک گرفتن نفسم
از وقتی گل مامانی و بابایی مریض شد دکترش گفت باید از پوشاک بگیریش. حتی شبا وقتی لالا میکنه هم باید باز بمونه. مجبور بودم واسه بهبودی دخترم هر چه زودتر ا ز پوشاک بگیرمش. اولین کاری که کردم یه توالت فرنگی عروسکی خریدم واسش. بهشم یاد دادم هروقت کار خرابی داشت در صندلیشو برداره اونجا کارشو انجام بده . واقعا سخته واسه جیگری که تا حالا تو پوشاکش کارشو انجام میداد یدفعه ای بیاد بگه جیشی دارم .عروسک من کار خرابیشو ...